واکسن دو ماهگی
قربون اشکای دخترم
ماهرخ من دختر صبوری بنظر میرسه آخه زیاد گریه نکرد
دخترم امروز کنترل شد وزنش ۶ کیلو و قدش ۵۹ بود
ماشالله دختر من
ممنونم که بزرگ شدی و نتیجه شب بیداری های منو بهم نشون دادی
قربون اشکای دخترم
ماهرخ من دختر صبوری بنظر میرسه آخه زیاد گریه نکرد
دخترم امروز کنترل شد وزنش ۶ کیلو و قدش ۵۹ بود
ماشالله دختر من
ممنونم که بزرگ شدی و نتیجه شب بیداری های منو بهم نشون دادی
عاششششششششقتم ثنا جونم
اینم عکس من و اولین دوست من
اما این بار با مامان جونی
دخملم حسنی شده بود
ببین چقدر تمیز شدم پیش همه عزیز شدم
حالا کجا میخوام برم؟
من زحل رو دوست دارم مریخ و ماه عمومی شده
روز چهارشنبه ۲۷ مهر بود که دکتر متخصص به مامان جونی و بابای ماهرخ گفت دخترتون یه نمه زردی داره
باید ۲۴ ساعت بستری شه
من و ماهکم باید میرفتیم بیمارستان و اونجا تنها بودیم
شب سخت و بدی بود دخترم رفت تو کره ی آبی
یه چیزی شبیه ماشین فضایی
اما اون شبم گذشت
...
*********
اولین لبخند دومین روز تولد رو لبای قشنگ دخترم نشست این لبخند رو به مامان جونیش (مامان مامان فاطمه) هدیه داد
********
همون روز اول شیر خورد و من رو مامان بهترین دختر دنیا دونست
********
دایی جونی همون روز رفت تهران
دخترم تا ۱۲ روز خونه مامان جونی مهمون بود پیش خاله جون زهرا
همه اومدن دیدن دخترم
...
اون روز قشنگ روز عروسی حمید و نجمه بود
بهترین روز دنیا
...
بازم شادی و بوسه گلای سرخ و میخک
میگن کهنه نمیشه تولدت مبارک
تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا
وجود پاکت اومد تو جمع خلوت ما
تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز
از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا
الهی که هزار سال همین جشنو بگیریم
بخاطر وجودت به افتخار بودن
تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی
با یه گریه ی ساده به دنیا بله گفتی
ببین تو آسمونا پر از نور و پرندس
تو قلبا پر عشق رو لبها پر خندس
واسه تولد تو باید دنیا رو آورد
ستاره رو سرت ریخت تو رو تا آسمون برد
تولدت عزیزم پر از ستاره بارون
پر از بادکنک و شوق پر از آینه و شمعدون
الهی که همیشه واسه تبریک امروز
بیاد یه عالم عاشق بیاد هزار تا مهمون