فقط نگاهت میکنم

25675057673488820898.jpg;

10906925308379719271.jpg;

42216720010995443856.jpg;

بعد از دو هفته تازه بهت عادت کردم

شدی دختر چهار ساله ی من

تا قبل این هر کی میدید میگفتن شش سالشه؟!!!!

 

عکاس باشی

ماهرخ،مامان،دوربین خراب

(دخترمان قبل از شیرین کاری روی چهره)

15046917603764544407.jpg

 

95961448579159300906.jpg

39540264345464838972.jpg

02220502551037124139.jpg

49911348817076170608.jpg

29744261964526796201.jpg

خواهر نازم

27751552906444026033.jpg

خاله، خواهرزاده

07361290968230818145.jpg

بدون شرح 5

 

30733710726036383008.jpg

 

از اینا نمیشه گذشت

فیگورای ماهرخی وقتی دوربین یا موبایل میبینه

16590024575892176189.jpg

 

31307277469463542741.jpg

47864703401248260682.jpg

 

91055132586392021707.jpg

 

91475989032368373843.jpg

50822886525409031712.jpg

81470186950242015507.jpg

94086111723236572716.jpg

46180022836530851478.jpg

بدون شرح ۵

71922403180001475262.jpg


29116063706477871746.jpg

تولد دوسالگی سری_3

مراسم تولد دوسالگی ماهرخ ر با دعوت از همکاران عزیز آقای خونواده در محل کار اقای خونواده یعنی ایستگاه مرکزی اتشنشانی برگزار کردیم و بســــــــــــــــــــــــیار خوش گذشت و جای همه خالی

دوستان:

 

94183180867437892255.jpg

 مراسم ناخنک زدن به کیک به به

 

56796713441767171176.jpg

 کیک قاچ کنووووووووووون

 

87850137397704357352.jpg 

ماهرخ و کیک ماشین اتشنشان که عکس یکی از ماشینهای سازمان اتشنشانی هست 

36520852934813151475.jpg

 

فوووووووووووووووووووووووووووووووووووت

 

31734876935268040694.jpg

 

و دردانه اتشنشان کوچکم، با لباس نجاتگر و کلاه

 

بدون شرح4

87416275934286015780.jpg

بدون شرح 3

43236842508613046291.jpg

بازم نو حصار

66350087552049288781.jpg

 

07412721623080485659.jpg

این دو تا عکس بابایی گرفته و حالا گذاشتیم دیگه

عکس بالایی دوستای ماهرخ هستن غزل و پریا کوروش و ارمین که تو عکس نیست :(

 

سفر نامه شمال92

سلام

من اومدم با هوار تا از این بوسایی که میبینین

اینجا روز اولی که رسیدیم و بلافاصله پریدیم تو اب با وجود همه ی خستگیمون 

 11.jpg

 اینم از روز دوم سفر و  شن بازی با بابا و ارمین و نازنین

 

10.jpg

اینجا شب دوم مسافرتمونه که رفتیم پیست رالی و من سوار این ماشید شدم و عکس گرفتم این ماشین فروشی بودااااا

8.jpg

 

 اینم از بعد اظهر روز دوم  تو بازار ماهی فروشا

9.jpg

اینم از ارمین که یه سره با هم سر جنگ داشتیم داره سنگ و گوش ماهی بمن نشون میده

این لحظه صلح کرده بودیم

4.jpg

5.jpg

 

 و اما آخرین اب بازی ما روز اخر و سیاه شدن من

7.jpg

 حمام بعد از دریا

(قربون چشمونت که وقتی میگم ماهرخم چشمای قشنگی داره این شکلی میشی)

6.jpg 

وقتی از دریا دور شدیم و می اومدیم خونه واسه صبحانه کنار یه رود عریض نشستیم به اسم تجن

 

(آخه به چی فک میکنی دخترم که این طور مات گذر  زمان و جاری اب شدی)  

 (ای سرا پا همه خوبی به چه می اندیشی؟)

13.jpg 

3.jpg

واسه نهار رفتیم چشمه علی

اینجا من بذر درخت میچینم که بیاریم شهرمون شاااااااااید کاشتیم شااااااااید در اومد

2.jpg

 

1.jpg

بعد نوشت:

دخترم این چند روز زیاد سرحال نبودی و همه ی حواسم پیش تو بود شب اول تا ۳۹ درجه تب کردی

من خواب بودم  و متوجه گریت شدم وقتی بیدار شدم میلرزیدی و قرمز شده بودی هل کردم بردمت بیرون لباسات درآوردم و تا کنار ساحل رفتیم حالت که بهتر شد استامنوفنت دادم و خوابیدی اگرچه ویروس عزیز ترک وطن کرده اما هنوز سرفه میکنی و بیحالی

 

 

عروسی خاله فاطمه

بالاخره عروسی اصلی هم تموم شد.

اینهمه برو بیا بدو بدو سر چند ساعت تموم شد

خوشبختانه به خیر و خوشی همه چیز تموم شد

اینم از ماهرخی تو عروسی

یریز ریز ریز ریز قر میداد

dsc0005.jpg

 

به به ماهرخ بغل عمو حمید قهرمان قهرمانان سنگنوردی

مرد عنکبوتی ایران (روز تولد ماهرخ روز عروسی ایشووووووون بود

 

untitled.jpg

سری دوم عکسهای ماهرخ در 20 ماهگی

_dsc0017.jpg

 

_dsc0036.jpg

_dsc0042.jpg

_dsc9781.jpg

_dsc9786.jpg

 

_dsc9903.jpg

 

 _dsc9982.jpg

_dsc9987.jpg

 این هم چند تا از عکسای دخمری که چاپ و ویرایش نشده و فقط فایل خامش گرفتم

دخترم همیشه شاد و سبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــز باشی

سری اول عکسهای 20 ماهگی ماهرخ

این عکسها ر چاپ کردم و اتلیه تیاک اونها ر ویرایش کرده

_dsc0040-20.30.jpg

آخ که قربون تعجبت بشم من

 

 

_dsc9834-20.30.jpg

من عاشق این عکستم مادر

از فیلمای کلاسیک یادم میاد

من اسم این عکس گذاشتم "برباد رفته" 

 

_dsc9865-20.30.jpg

 

این عکسی که دست ماهرخ ،عکس خودمه تو همین سن و سال ماهرخ

 _dsc9914-20.30.jpg

اینجا همه چی درهمه

سلام خوبین؟

منم خوووووووب!

دیروز من و مامان فاطمه رفتیم خونه خاله مینا!
اونجا چند تایی عکس گرفتیم

در عجبم که چرا وقتی لنز دوربین خاله مینا میاد جلو صورتم یهو قیافم زشششت میشه عجبا!!


http://axgig.com/images/01911266800023261732.jpg

مامان احساس کرد کثیف شدم گفت حوصله ندارم ببرمت حمام این بار برو تو ماشین لباس شویی قول میدم دفعه بعد ببرمت حمام


http://axgig.com/images/33113585687111759403.jpg

?????? ???????? ???? ?????

http://axgig.com/images/90834540580517667852.jpg

همین طوری که خونه خاله مینا بودم یه سر رفتم تا باغ سیب بچینم حواسم پرت شد نفهمیدم من سیب چیدم یا سیبا منو؟؟


http://axgig.com/images/35958797065084775385.jpg

شما چی فکر میکنین؟