شب یلدا سال 91
سلام دوست جونی ها
شب یلدا خوش گذشت؟
واسه من که عالی بود ما با دوستان بابا رفتیم خونه باغ و عمو محمد هم بودن
جاتون خالی کلی کیف کردیم
از خوردن تنقلات شروع شد اونم دور کرسی یه کرسی خوشگل
بعد رفتیم دور آتیش و آتیش بازی و چای آتیشی منم دور آتیش یه چرتی زدم
بعد از آتیش بازی برگشتیم دور کرسی و مراسم تولد آرمین
آخه آرمین بچه ی روز اول زمستون
یه کیم خوشمزه و خوشگل که خانم عمو درست کرده بودن
تولدت مبارک آرمین جوووووووونم
بعد از خوردن کیک مردا رفتن بیرون و جوجه آماده کردن منم که فک میکنم خیلی بزرگ شدم یه سیخ گرفتم دسم باهاش ور میرفتم آخه من نمیتونم جوجه بخورم هنوز کههههههههههه
بعد از شام 2 تا مسابقه واسه بچه ها برگزار شد ماست خوری و سیب خوری.
برنده ماست خوری کوروش بود اما عمو قاسم به همه ی بچه ها جایزه داد
اما سیب خوری برنده نداشت و هر کسی سیب خودش میخورد به جای جایزه اینم که نازنین جون در حال مسابقه دادن
خونه باغ خیلی سرد بود واسه همین همه با لباس گرم بودیم
تا ساعت 1 صبح اونجا بودیم