مهمونای من و عید دیدنی
سلام
خوبین؟
خوش میگذره؟!!
عیدی و عید دیدنی و آجیل پاشون و ...
دیروز یه مهمون خیلی کوچولوء بند انگشتی اومده بود خونمون
آنیسا جون نوه خاله جون مامان فاطمه س
بلافاصله بعد از اون یه مهمون سورپرایز اومد برامون
اون سورپرایز فوق العاده فاطمه جون بود
فاطمه وروجک دختر دوست دوران دانشگاه مامان فاطمه س مثل فرفره چهار دست و پا از این ور خونه به اون ور خونه میرفت
بعد از اون النا جون اومد
النا دختر همکار باباس تو آتشنشانی
تازه وقتی من و النا نبودیم یعنی سه سال پیش آقای رجبی (بابای النا جون) با خانمشون و مامان و بابای من رفتن خونه دوست مامانم تو شهر بابلسر
دیروزم کاملا اتفاقی همه همدیگر ملاقات کردن
خیلی خوب بوووووووود
+ نوشته شده در چهارشنبه هفتم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 20:57 توسط مامان فاطمه
|