سلام

چندی نیودندی ،کمرنگ بودندی

شب بیست و سوم را ما بودیم و حرم رضوی

این افتخار از وقتی ماهرخ در دل مان وول وول می زد نصیب مان شد تا کنون

و اگر بطلبد ما را امید که سال های بعد را هم مفتخر شویم به حضور در حرمش

و این صحنه را ما دوست داریم

96662283907200032224.jpg;

تا بحال چنین وفور را درک نکرده بودیم

76773898543184961997.jpg;

بعد از مراسم افطاری دخترمان و عموزاده ی کوچک ما در جمع آوری گلدانهای سفره

به خدام حرم کمک می کردند

23301587925061985816.jpg;

و بعد تر مراسم احیا و سینه زنی

89889356373443780096.jpg;

و خوشحالیم از بودن و بودنش در این محفل سبز

کنار دیگر بندگان مخلصش

امید که ما را دیده باشد

 

پ ن:

مادر ما عملی سنگین داشتند شکر خدا رو به بهبودی هستند

پ ن 2:

با توجه به انحصار طلبی کودکان امروزه دوست داشتیم صحنه ای ،موقعیتی پیش آید که دختر کوچکمان و حتی خودمان وفور را به چشم ببینیم که چنین چهار چنگولی به اموالمان و دنیا ی مادی نچسبیم

و این مهمانی افطار تا سحر وورکشاپ خوبی بود برای درک وفور و عظمت هم بر ما هم دختر ما